قاصدک

متن مرتبط با «معنی حکایت درخت علم» در سایت قاصدک نوشته شده است

لغات حکایت علم و عمل

  • مترادفایزد: خداوندبرانگیختند: تشویق کردندبی‌نوش: ناگوارجمال: زیباییجهل: نادانیزهر: سمشوق: ذوق، اشتیاقطلب: خواستنکردار: رفتارگرانبها: باارزشمی‌رهاند: نجات می‌دهدنور ادب: زیبایی اخلاقنیازردن: ناراحت نکردنهم خانوادهجمال، جمیل، جمیلهجهل، جاهل، جهالتطلب، طالب، مطلوبمتضادآگاهی ≠ نادانیاندک ≠ بسیاردوستی ≠ دشمنی + نوشته شده در دوشنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۲ ساعت توسط خانم معلم قائمشهری  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • معنی درس دوستان همدل صفحه 43 کتاب فارسی 95-96

  • معنی واژگان همهمه : هیاهو – سر و صدا نگران : ناراحت – دلواپس هوا حسابی سرد شده بود : هوا بسیار سرد شد کار غلطی بود : کار اشتباهی بود چیزی گیرت آمد : چیزی به دست آوردی عاقبت : بالاخره - سرانجام فرهنگ : آداب و رسوم اختلاف انداختن : نزاع به وجود آوردن جرأت : شهامت – دلیری غریب : ناآشنا – بیگانه اتحاد : یکپارچگی – وحدت ذوق زده : خیلی خوشحال خطاب : شخصی را مقابل سخن قرار دادن نصیحت : پند – اندرز دستپاچگی : هل شدن هورا : فریاد شادی کشیدن, ...ادامه مطلب

  • معنی حکایت علم و عمل صفحه 36 کتاب فارسی 95-96

  • دو کس رنج بیهوده بردند و سعی بی فایده کردند : دو گروه از انسان ها هستند که بی فایده سعی و تلاش می کنند یکی آن که اندوخت و نخورد، و دیگر آن که آموخت و نکرد : یک گروه آن هایی هستند که مال و ثروت جمع آوری می کنند و از آن استفاده  نمی کنند و گروه دیگر کسانی هستند که علم و دانش را فرامی گیرند ولی به آن عمل نمی کنند . علم، چندان که بیشتر خوانی                چون عمل در تو نیست، نادانی هر چه قدر بیشتر علم را فرا بگیری چنانچه به آن عمل نکنی نادان هستی  نه محقّق بود، نه دانشمند                  چارپایی، بر او کتابی چند اگر بر پشت چهار پایی باری از کتاب هم باشد او پژوهشگر و یا دانشمند نمی شود  آن تهی مغز را چه علم و چه خبر               که بر او هیزم است یا دفتر آن حیوان چهارپا آگاهی و خبری ندارد که آنچه که بر پشت اوست هیزم است یا دفتر و کتاب   از نظر سعدی دانشمند واقعی کیست؟ کسی که به آموخته های خود عمل کند   معنی واژگان بیهوده : بی فایده سعی : تلاش محقّق : پژوهشگر - تحقیق کننده چارپا : هر حیوانی که چهار دست و پا داشته باشد مانند اسب و گاو تهی مغز : بی خرد – نادان – جاهل – بی عقل,معنی حکایت علم وعمل,معنی حکایت درخت علم,معنی حکایت درخت علم فارسی ششم,معنی شعر حکایت علم و عمل,معنی حکایت درخت علم ششم دبستان,معنی حکایت درخت علم فارسی ششم دبستان ...ادامه مطلب

  • معنی درس هفت خان رستم صفحه 37 کتاب فارسی 95- 96

  • خروشید و جوشید و بر کند خاک     ز سُمّش زمین شد همه، چاک چاک رخش شیهه کشید و خشمگین شد و به نشانه یورش سم خود را بر زمین کوبید به گونه ای که زمین زیر پایش کنده شد .  بزد تیغ و بنداخت از بر، سرش              فرو ریخت چون رود، خون از برش رستم با ضربه شمشیر سر اژدها را از تنش جدا کرد و خون مانند رود از تن او جاری شد  بینداخت چون باد، خَمِّ کمند             سر جادو آورد ناگه به بند رستم کمند را با سرعت به سمت جادوگر انداخت و او را اسیر کرد  میانش به خنجر به دو نیم کرد            دل جاروان زو پر از بیم کرد . رستم با خنجر جادوگر را نصف کرد و با این کار خود دل جادوگران دیگر را پر از وحشت کرد  چو رستم بدیدش بر انگیخت اسب            بدو تاخت مانند آذر گُشسب هنگامی که رستم او (ارژنگ دیو) را دید با اسبش مانند آتش جهنده، تند و سریع به سوی او حمله کرد.  سر و گوش بگرفت و یالش دلیر          سر از تن بکندش به کردار شیر رستم شجاعانه سر و گوش و یال ارژنگ دیو را گرفت و مانند شیر با شجاعت سرش را از تنش جدا کرد .  ز بهر نیایش، سر و تن بشست            یکی پاک جای پرستش بجست برای عبادت سر و تن خود را شست و ب,معنی درس هفتم ادبیات فارسی اول دبیرستان,معنی درس هفتم عربی دوم دبیرستان,معنی درس هفتم ادبیات دوم دبیرستان,معنی درس هفتم ادبیات پیش دانشگاهی,معنی درس هفتم ادبیات سوم دبیرستان,معنی درس هفت خان رستم ششم,معنی درس هفتم عربی اول دبیرستان,معنی درس هفتم ادبیات سوم راهنمایی,معنی درس هفتم فارسی ششم دبستان,معنی درس هفتم فارسی ششم ...ادامه مطلب

  • معنی شعر سخن صفحه 30 کتاب فارسی 95-96

  • 1- با این که حرف زدن و سخن گفتن مانند آب پاک است اما کم حرف زدن بهتر است. 2- اگرچه آب پاک و تمیز است اما اگر در خوردن آن زیاده روی شود باعث رنج و درد می شود. 3- کم حرف بزن و این سخن کم تو مانند مروارید با ارزش باشد تا در دنیا پخش شود و همه از آن بهره مند شوند. 4- به سخن ارزشمند می توانیم افتخار کنیم، سخنان کم ارزش زیاد گفته می شود و زیاده گویی مثل خشت زدن بی ارزش است. 5- یک دسته گل خوشبو که به روح و جان انسان طراوت می بخشد از توده انباشته شده صد گیاه بهتر است.   معنی واژگان لطف : پاکی – زلالی صواب : درست – بهتر - شایسته ارچه : مخفف اگرچه زلال : پاک – صاف ملال : رنج – سختی , ...ادامه مطلب

  • معنی درس داستان من و شما صفحه 32 کتاب فارسی 95-96

  • معنی واژگان فراز : بلندی فرود : پستی آوا : صدا نسل : فرزند دل‌نشین : خوشایند جاری : روان نغمه : آهنگ – آواز پرورده : پرورش یافته اعتبار : ارزش عظمت : بزرگی شکوه : احترام - بزرگی شوکت : شکوه - فرّ – عظمت پر ماجرا : پر حادثه رویداد : حادثه – ماجرا بی‌شمار : زیاد – فراوان دلاوری : شجاعت تاخته اند : حمله کرده اند افزوده ایم : اضافه کرده ایم سلیقه : ذوق – سرشت هر کلمه یا واژه، پاره ای از پیکر من است : هر کلمه یا لغت، قسمتی از جسم و جان من است. تلفظ : سخن گفتن پیوسته : همیشه – مداوم عامل : عمل کننده اتحاد : یکی شدن - یکپارچگی بی گمان : بدون شک درک : فهم پروردگار : پرورش دهنده اف,معنی درس داستان من و شما,معنی درس داستان شیر و گاو ...ادامه مطلب

  • معنی درس هدهد صفحه 20 کتاب فارسی 95-96

  • معنی واژگان تله : دامی که برای جانوران می گذارند. زیرک : زرنگ طمع : حرص – زیاده خواهی خاطر : یاد – فکر - اندیشه – خیال – آنچه از دل گذرد. آسوده : راحت به هوای اینکه : به امید اینکه می رمید : فرار می کرد قسمت : در اینجا سرنوشت غفلت : فراموشی - بی خبری - نا آگاهی اتفاقاً : از قضا آشیانه : لانه آواز : بانگ – صوت - آوا باهوش : هوشیار – عاقل غفلت : بی خبری – فراموش کردن امثال : جمع مثل – مانند اثر : نشانه, ...ادامه مطلب

  • معنی درس هوشیاری صفحه 26 کتاب فارسی 95-96

  • معنی واژگان باد به گرد او نمی رسید: کنایه از سرعت خیلی زیاد باز: پرنده ای شکاری بی درنگ: بی معطلی، سریع به عرض رسانید: گفت رکاب دار: پیاده ای که همراه سوار می رود فرود آر: پایین بیاور کمند: ریسمان، طناب، بند مالامال: پر، لبریز مجال: فرصت مرکب: آنچه بر ان سوار می شوند هلاک کرد: نابود کرد, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها